• اندازه : 06:50
  • ميبيني ؟ : 13665
  • توصیف : مادربزرگ ها ، مادربزرگ ها و نوه های آنها به طبیعت آمدند. نوه کاندوم کاندوم را بیرون آورد و شروع به نشان دادن آن به والدینش کرد ، بدون دانستن اینکه چه چیزی است ، آن را دیدند و به آن ضربه زدند. پدربزرگ از دادن کاندوم به نوه خود شگفت زده شد و او شروع به باز کردن آن کرد. پدربزرگ از خواب بلند شد و مادربزرگ شروع به گرفتن شلوار کرد تا کاندوم را روی خروس خود بگذارد ، سپس نوه دیک پدربزرگ را گرفت و شروع به مکیدن آن کرد ، پس از آن کاندوم را روی خروس خود گذاشت. نوه لباس زیرش را برداشت و به سرطان تبدیل شد ، و سپس پدربزرگ خروس خود را گذاشت و عشق ورزید ، و مادربزرگ مشغول استمناء كنه قدیمی خود بود. بعد از مدتی پدربزرگ نوه را در استیکر و گیف سکسی دهان تمام کرد و آنها به خانه رفتند.